همشهری آنلاین - فاطمه شعبانی: البته این یک مسئله جهانی بود و به کشور خاصی هم محدود نمیشد. در زایمان سلامت مادر و جنین از چنان اهمیتی برخوردار است که سالهاست یک روز در تقویم را روز جهانی «ماما» نامگذاری کردهاند. به پاسداشت این روز با «سارا دشتی دربندی» مامای ۴۴ ساله بیمارستان روئین تن آرش گفتوگو کردیم. خانم دشتی نکته مهمی را به زوجها توصیه کردند: «بعد از تولد فرزند، زن و شوهر از همدیگر غافل نشوند.! »
قصههای خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید
واقعاً درد زایمان، درد فراموشی است؟
بله، چون بعد از تحمل این درد یک اتفاق شیرین میافتد. من شاهدم وقتی نوزاد را روی شکم مادر میگذاریم، مادر همه دردهایی را که حین زایمان کشیده فراموش میکند. معتقدم خدا که زایمان را قرار داده همه امکانات را هم فراهم کرده است. در یک زایمان معمولی ۸۰ درصد روال طبیعی است و۲۰ درصد نیاز به کمک ماما دارد.
زایمان بیدرد یک شعار است یا واقعیت دارد؟
۳۰درصد دردهای حین زایمان واقعی و۷۰ درصد ناشی از ترس است. این ترس هم ناشی از ناآگاهی است. مثل کسی که شنا بلد نیست و کسی که شنا بلد است. استرس باعث میشود که بدن هورمونهایی را ترشح کند که زایمان را از سیر طبیعی خارج کند. نخستین بار که از استرالیا برای آموزش زایمان طبیعی، ایمن و فیریولوژی آمده بودند نکاتی به ما میگفتند که همان کارهایی بود که مادر بزرگهای ما انجام میدادند: ذهن آماده، تغذیه سالم، سبک درست زندگی و آمادگی جسمانی. بدترین توصیه به یک زن حامله این است که بخور و تکان نخور. این روزها در بیمارستانهای دوستدار مادر و کودکـ نظیر آرشـ آموزشهایی به مادران باردار داده میشود تا یک زایمان طبیعیـ سالم داشته باشند.
هنوز هم مادری سر زا میرود؟
خوشبختانه امروزه با مراقبتهای که حین و قبل از زایمان میشود مرگ زائو قابل توجیه نیست. هرچند بارداری عوارض دارد و باید تحت مراقبتهای خاص قرار بگیرد. با اینحال انتظار داریم که این مسئله اتفاق نیفتد اما با یکدرصد بسیار بسیار پایین نمیتوان منکر خطای انسانی شد. خوشبختانه در این سالهایی که من مشغول به کارم حتی شاهد یک مورد هم نبودهام.
چقدر تعیین جنسیت صحت و سقم دارد؟
با توجه به اینکه امروزه تعداد بارداریها محدود است نظر شخصی من این است که زن و شوهرها خصوصاً کسانی که میخواهند یک بچه داشته باشند حق انتخاب دارند. در خیلی از خانوادهها داشتن فرزند پسر برایشان مهم است. زوجها باید ۳ تا ۶ ماه قبل از اینکه تصمیم به بارداری بگیرند به ما مراجعه کنند. ما یکسری رژیم و برنامههای غذایی داریم، هرچند نتیجهاش صددرصد نیست اما بیعارضه است. اما اگر لازم باشد ما میتوانیم آنها را به مراکزی ارجاع بدهیم که با روشهای خاص جنس فرزند را همان چیزی که مورد نظر زوجها است، تعیین کنند.
تستهای غربالگری که زنان حامله در زمان بارداری انجام میدهند، نشاندهنده این است که تعداد کودکان معلول یا سندرم دان زیاد شده است؟
منکر تأثیر بعضی از شرایطی محیطی و تغذیهای در جهشهای ژنتیکی نیستم اما با تستهای غربالگری که انجام میشود اگر تشخیص کودک معلول یا سندرم داده شود با مجوز پزشک قانونی جنین سقط میشود. این دقیقاً شبیه این تصور است که در این سالها تعداد کودکانی که چشمشان تنبلی دارد زیاد شده، در حالیکه با معایناتی که قبل از سن مدرسه انجام میشود آنها فقط زودتر شناسایی میشوند.
راستی جیغ زائو شما را اذیت نمیکند؟
جیغها یکسری از ترس است که به زائو میگوییم الان وقتش نیست که جیغ بزنی اما یکسری جیغ در مراحل زایمانی حتی خوب است که استفاده از عضلات شکمی است که زایمان را تسریع میکند.
بهعنوان یک ماما بهترین سن ازدواج، تعداد فرزندان و فاصله سنی فرزندان را بگویید.
بهترین سن برای نخستین زایمان ۲۵ـ ۳۵ سال است. به نظر من ۲ فرزند و حداکثر فاصله سنی ۳ـ ۴ سال را مناسب میدانم چون یکی از هدفهای آوردن بچه دوم ایجاد رابطه بین بچهها است که با فاصله سنی بیشتر این اتفاق نمیافتد.
نظرتان راجع به این جمله چیست: زنی که زایمان میکند همه گناهانش آمرزیده میشود مثل لحظهای که از مادر متولد شده است؟
قابل قبول است. مادر دراوج درد نگران فرزندش است و میخواهد بچه را پیشش ببریم و تماس پوست به پوست داشته باشیم. در زایمان شاهد شاهکار خلقت هستیم.
مد شده که بعضی خانمها روی عمل سزارین تاکید میکنند، نظر شما در اینباره چیست؟
سزارین یک روش نیست اما راه چاره است وقتی که مجبور باشیم و جان مادر و جنین درخطر باشد سزارین انجام میشود. بعد از زایمان طبیعی مادر به خانهاش میرود و بعد از چند روز زندگی عادی را از سر میگیرد اما در سزارین اصطلاحا ۷لایه شکم پاره میشود و چند نفر باید مراقب مادر باشند. خوشبختانه ما شاهدیم که به تدریج رویکرد خانمها به سمت زایمان طبیعی میرود. در بیمارستان آرش کلاسهایی که برای زایمان طبیعی است و اغلب افراد تحصیل کرده در آن شرکت میکنند.
دقت کردید تلفظ ماما و مامان چقدر عین هم است؟
حقیقتا تا به حال نه! شاید به خاطر اینکه در شرایط و در سختترین لحظات که کسی نمیتواند به زائو کمک کند، ماما کمکش میکند.
وقتی که برای نخستین بار اتاق زایمان را دیدید چه حسی داشتید؟
نخستین بار در کارورزی ترم ۳ بودم که زایمان را دیدم. با توجه به اینکه تئوری خوانده بودم آمادگی فکری داشتم اما در نخستین صحنه جیغ مادر، حس کردم از زائو بیقرارترم. نگران بودم من چه کمکی میتوانم بکنم؟ و این سبب شد در یادگیری بیشتر دقت کنم. اما وقتی بچه به دنیا آمد و روی شکم مادرآرام گرفت و همه خوشحال شدند، این نگرانی تبدیل به امید شد که حس خیلی خوبی بود.
خاطرهانگیزترین زایمانی که انجام دادید چه بوده است؟
در جنوب خراسان قائنات مطب داشتم. آنجا ساعت ۱۰ صبح از روستاها برای خرید به شهرمی آیند. یک بار خانم بارداری با یک پسر بچه ۲ سالهـ در دست – وارد مطب شد و گفت: کمرم یک ذره درد میکند. بهصورتش نگاه کردم و گفتم: تو از یک ذره بیشتر دردداری، اجازه بده معاینهات کنم. دیدم کمتر از نیم ساعت به زایمانش نمانده. ما در مطب مامایی اجازه زایمان نداریم. هوا سرد بود. مستأصل بودم چکار کنم؟ اگر آژانس میگرفتم و راهی بیمارستانش میکردم احتمال داشت وسط راه زایمان کند. در اتاق را باز کردم و به مریضهایی که در اتاق انتظاربودند گفتم خانمها همکاری کنید یک زائو داریم.! پسر بچه را به مریضها سپردم و منشیام را فرستادم که یک پکیج زایمان بگیرد. به خانم باردار هم گفتم: اینجا بازار است و دیوار به دیوار ما نانوایی، صدا بیرون نرود! مادر درکمال صبوری زایمان کرد. جالب اینکه هرکدام از مریضها یک چیز آورد، یکی لباس نوزاد، یکی پتو، یکی چای نبات... ۲ ساعت بعد زایمان را کنترل کردم. مادر سرحال با علائم طبیعی بود اصرار کردم شب را بمان تا او را به بیمارستان ببرم. گفت: نه باید برگردم نگرانم میشوند! ۲ ساعت بعد زن با یک بچه در بغل و یکی در دست راهی روستایشان شد!
و در پایان توصیهای به زوجهایی که بچهدار میشوند؟
متأسفانه زن و شوهرهایی که بچهدار میشوند بعد از تولد فرزند از همدیگرفاصله میگیرند، فکر میکنند باید تمام وقتشان و صحبتهایشان درباره نوزاد باشد، در حالیکه نخستین اصل در تربیت کودک توجه پدر و مادر به یکدیگر است. توصیه میکنم حتماً روابط خوب خود را حفظ کنند و از همدیگر غافل نشوند.
منتشر شده در همشهری محله منطقه ۴ به تاریخ ۱۳۹۳/۲/۲۴
نظر شما